احسان عبده تبریزی / پژوهشگر تاریخ ایران و خاورمیانه
این نوشته تلاش تحقیقی کوچکی جهت ابهامزدایی از سلسله مراتب، پیچیدگیها و حقوق قشر نوکر و رابطه آنان با کارفرمایان دوران قاجار است. بخش اعظم این مقاله با استفاده از اسناد موجود مربوط به بیست سال آخر سلطنت ناصرالدین شاه نوشته شده، ولی بررسیها و نتیجهگیریهای آن را میتوان به طور نسبی به دوران قبل و بعد از آن، حتی به اوائل سلطنت رضاشاه، عمومیت داد.
در ایران عصر قاجار نوکری و غلامی لزوماً با بدبختی و شرمساری مترادف نبود. در مملکتی که شاه در آن قبله عالم به حساب میآمد، جمیع جمعیت کشور غلام، کنیز و دعاگوی شاه بودند. عملاً نوکری شاه و دولت در اغلب موارد مایه سرافرازی و عامل ترقی بود و هرکس وارد خدمت دربار و دولت میشد نوکر به حساب میآمد.
پدیده ملیجک سخیفترین نمونه انحطاط ایران در عصر ناصری بود، ولی در عینحال موردی نادر و افراطی است. ابراهیم آقا امینالسلطان نمونه بهتر نوکرانی است که علیرغم خاستگاه اجتماعی نازل خود، ترقی فوقالعاده کردند…
خدمه زن اصولاً حقوقی به جز حق داشتن سرپناه نداشتند. نجمالدوله سرشمارگیر دوره ناصری، خدمه زن (۲۴ درصد کل مستخدمان تهران) را اینگونه تعریف میکند «… دایه و خدمتکار و گیسوسفید -یعنی زنانی که از فقر و پریشانی برای این خدمات در خانههای مردم میمانند…»
متن کامل این مقاله را در شماره ششم حق ملت بخوانید. برای تهیه ماهنامه حق ملت علاوه بر کتابفروشیها می توانید با مراجعه به سایت مجله، سفارش خود را ثبت کنید و بدون پرداخت هزینه پست نسخههای چاپی مجله را در منزل یا محل کارتان دریافت کنید.