فروغ فکری در شماره پنجم حق ملت به سراغ آنهایی رفته که حق آموزششان نادیده گرفته شد و در دهه ۶۰ و ۷۰ درپی انقلاب فرهنگی، گزینش و تحقیقات محلی از تحصیل بازماندند و مسیر زندگی شان تغییر کرد.
در گزارش « زخمخوردگان زمستانی طولانی» چند روایت از این آدم ها را میخوانیم و مروری شده بر ماجرای تعطیلی دانشگاه ها در ابتدای انقلاب؛ در ادامه چندخطی از این گزارش مستند آمده است:
-
- دو سال و نیم انتظار را یک ابلاغیه پایان داد. ابلاغیه را زمستان ۱۳۶۱ به فائزه دادند که بداند دیگر جایی در دانشگاه تهران ندارد. بداند، باید دو سال و نیم درسی را که خوانده ببوسد و بگذارد کنار و دیگر نمیتواند سه ترم باقیمانده از دوره لیسانسش را بگذراند…
- تعدادی بعد از سالها دوباره کنکور دادند و راهی دانشگاه شدند، اما همه در یک چیز مشترک بودند: آنها حیران یک زمستان بودند که اگر نبود معلوم نیست حالا هرکدام میتوانستند کجا باشند.
- حرفهای مرد همسایه بیستسالگی جعفر را سیاه کرد و اگر تابستان سال ۱۳۶۴ برایش فصل انتظار بود، تابستان سالهای بعد حسرت شد. جعفر هنوز هم آن یک ماه انتظار برای اعلام نتیجه کنکور و آن ۳۳ سال بعدش را که حسرت نرفتن به دانشگاه همراهش بود مرور میکند و حالا در آستانه ۵۳ سالگی میپرسد: «چرا نگذاشتند به دانشگاه بروم؟»
- در مرحله اول بازگشایی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی(۱۳۶۲-۱۳۶۱) تعداد اندکی پذیرش جدید برای دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی کشور صورت گرفت. در مرحله اول آن، ۴۹۳۳ نفر به دلایل ایدئولوژیک-سیاسی (گزینش) مردود اعلام شدند که ۲/۳۵ درصد را دربرمیگرفت. بعد از شرکت در امتحان مرحله دوم، ۱۵۰۰ نفر از آنها نیز که در مرحله دوم آزمون علمی قبول شده بودند به لحاظ گزینشی مردود اعلام شدند.
متن کامل این گزارش را در شماره پنجم حق ملت بخوانید. برای تهیه این شماره و شمارههای پیشین علاوه بر کیوسکها و کتابفروشیها میتوانید در سایت مجله سفارش خود را ثبت کنید و بدون پرداخت هزینه حمل، نسخه چاپی مجله را از طریق پست در منزل یا محل کارتان دریافت کنید. نسخه الکترونیکی نیز در فیدیبو، طاقچه و جار در دسترس است.